در سال 476 میلادی رومولوس آوگستولوس سرنگون شد و نخستین پادشاه از یک سلسله پادشاهان غیر رومی جای او را گرفت و بدین ترتیب به امپراتوری روم پایان داد. هر چند این سقوط پادشاهی تنها نیمه غربی امپراتوری را تحت تأثیر قرار داد. بخش شرقی که امپراتور خود را داشت یک هزار سال دیگر دوام آورد. این امپراتوری روم شرقی را بعدها تاریخنویسان امپراتوری بیزانس نامیدند.
امپراتوری بیزانس در تمام دورۀ قرون وسطی تداوم یافت. دورهای در تاریخ اروپا که از حدود سال 500 تا تقریباً 1500 به طول انجامید. تنها در سال 1453 بود که ترکهای عثمانی با تسخیر این امپراتوری به عمر آن پایان دادند. این امپراتوری در بیشتر دوران موجودیت طولانی خود عمدهترین قدرت اروپایی بود. در زمانی که جنگ سالاران بَربَر برای ایجاد پادشاهیهای خود در امپراتوری از هم پاشیده روم غربی میجنگیدند و زورآزمایی میکردند، امپراتوری بیزانس در اوج شکوفایی بود که مرکز هنر و دانش و معرفت باقی ماند.
جیمز آ.کوریک (James A Corrick) کتابهای تاریخی زیادی را به رشته تحریر در آورده که میتوان به جنگ داخلی آمریکا، قرون وسطای اولیه، انقلاب صنعتی، رنسانس اشاره کرد. در کتاب «امپراتوری بیزانس» دستاوردهای این امپراتوری و پیامدهای آن به تصویر کشیده شده است.
بیزانسیها در سرتاسر تاریخشان خود را رومی مینامیدند چون همواره قلمرو خود را امپراتوری روم میدانستند. به همین سیاق، امپراتوران بیزانس عقیده داشتند که وارثان مستقیم امپراتوری روم هستند. با این حال، از نظر پادشاهیهای اروپای غربی، این امپراتوری یونانی بود، و در واقع هم در قرن هفتم میلادی زبان رسمی بیزانسیها یونانی بود، نه لاتین...»
هیچ دیدگاهی ثبت نشده است
برای ارسال دیدگاه وارد حساب کاربری خود شوید.