«ازنظر آوگستین راهحل انسانها این است که به دنبال فروتنی باشند، چون «به شیوهای شگفتانگیز، چیزی در فروتنی هست که ذهن را متعالی میسازد و چیزی در تمجید هست که آن را خوار میکند.» این پارادوکس آوگستینی حیاتبخش است زیرا وی تصدیق میکند که وقتی فروتنی موجب میشود ذهن تابع هر آنچه برتر است شود – و هیچچیز برتر از خدا نیست، در نتیجه فروتنی موجب میشود ذهن تابع خدا شود- تمجید با برانگیختن ذهن برای مقاومت در برابر تبعیت از خدا آن را خوار میکند. این نوعی نقص شخصیت است که منجر به تمرد از خداوند میشود و انسان را در جایگاه همکاری با تمایل توهمآلود شیطان به تشبه به خدا قرار میدهد. آوگستین به این نتیجه میرسد که «گناه نخستین» زمانی رخ میدهد که انسان خود را در نور خود ببیند و از آن نوری روی بگرداند که خود انسان را، اگر قلبش را به روی آن بگشاید، به نور تبدیل میکند.
توماس آکویناس دنباله مضمون گفتههای آوگستین و گرگوری را پی گرفت و در الهیات خود آنها را بسیار مهم شمرد. آکویناس غرور را بهمثابه تمایل عنانگسیخته انسان به تعالی میفهمد، یعنی بهمثابه بیحرمتی به خدا که در خودداری از تسلیم شدن در برابر حاکمیت الهی خداوند بهوضوح دیده میشود. ازنظر آکویناس، به همین دلیل است که غرور هم پلیدترین گناهان و هم مادر تمامی رذایل شمرده میشود. افزون بر این، آکویناس غرور را تمایل بیشازحد فرد برای رسیدن به تعالی و درعینحال، راهی برای مخالفت کردن و بیاثر گرداندن حاکمیت الهی تلقی میکرد. همانطور که آیلین سویینی استدلال میکند، غرور ازنظر آکویناس مهلکترین گناه بود چون نخست در نیت اخلاقی ظاهر میشود و سپس در تاثیر آسیبرسان آن.
آکویناس استدلال میکند غرور بدترین گناه است، زیرا فینفسه ناسازگاری باخدا و اوامر اوست، چیزی که بهطور غیرمستقیم در مورد تمامی گناهان صدق میکند. آکویناس استدلال میکند غرور سرچشمه تمامی گناهان دیگر است. از این لحاظ که نخست در نیت ظاهر میشود. اولا هر گناهی با رویگردانی از خدا شروع میشود و از این رو تمامی گناهان با غرور آغاز میشوند.
ثانیا آن انگیزهای که باعث میشود فرد دستیابی به نیکیهای کماهمیت را به خداوند ترجیح دهد، نیکیهایی که فرد از طریق آنها «شاید قدری کمال و مقام بیابد»، غرور است، آکویناس میگوید طمع اولین گناه در نظام خلقت است، چون انسان چیزی را آرزو میکند که به وسیلهای برای ارتکاب سایر گناهان تبدیل میشود... بنابراین، احتمالا اولین گناه طمع داشتن قدری نیکی معنوی نه بهاندازه بلکه بیش از اندازه بوده است، بیش از حد و اندازهای که قوانین الهی برای انسان مقرر داشته است و آکویناس چنین نتیجه میگیرد که این امر به غرور مربوط میشود».
ساختار کتاب غرور:
مایکل اریک دایسون نویسنده بانفوذ آمریکایی در کتاب صوتی غرور از مجموعه کتابهای هفت گناه کبیره، دیدگاهی چندوجهی و نویی را نصبت به مباحث غرور و ارتباط آن با افتخار بیان میدارد و این موضوعات را از ابعاد مختلف از لحاظ یک فضیلت ضروری و مباحثی چون غرور فلسفی، غرور کلامی، غرور تاریخی و سیاسی و... موردبحث و تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
در کتاب صوتی غرور سعی شده است تا از چشماندازهای جدیدی به مسئله غرور پرداخته شود و از منظرهای مختلفی چون مذهب آن را برسی کند. کتاب فوق دارای زبانهای مختلفی ازجمله جدی و طنزآمیز است و به کمک همین زبانها نویسنده توانسته بهخوبی وضعیت اسفبار انسدادها، وضعیت متناقض حاصل از انجام این گناه را در جهان امروز به تصویر درآورد.
اسلام نیز توجه ویژهای به مسئله غرور داشته است و در عصرهای متفاوت فیلسوفان مختلفی با استفاده از منابعی چون قرآن، حدیثها و سنتها، به برسی این موضوع از وجهه اسلام پرداخته و آن را واشکافی کردهاند.
هیچ دیدگاهی ثبت نشده است
برای ارسال دیدگاه وارد حساب کاربری خود شوید.