سیاست و رنج
جلال آلاحمد نویسنده سرشناس ایرانی، در کتاب «از رنجی که میبریم» اوضاع سیاسی و اجتماعی زمان خود را به تصویر میکشد. منتقدان این کتاب را سیاسیترین کتاب آل احمد میدانند، که در قالب هفت داستان کوتاه به رشته تحریر درآمده است. وی در داستانهای «درهخزان زده»، «زیرابیها» و ... به بیان وضعیت زندانیان سیاسی زمان پهلوی و در داستانهای «جاده چالوس» و ... مسائل اجتماعی را بیان میکند.
«...بازوهای چپ و راست او را، از پایین و بالا، به پشت برده بودند و روی مهرههای پشتش، مچهای او را، چسبیده به هم، دستبند زده بودند. دستبند آهنی یخ کردهای که چون تیغههای مشتعل فولاد در پوست و گوشت فرو میرفت و فقط سوزاندنش دود نداشت...»
آل احمد و جامعه
جلال آل احمد در سال 1302 در خانوادهای مذهبی، در تهران دیده به جهان گشود. تلاشهای پدر برای این که جلال را مانند خود وارد عرصه مذهب کند بینتیجه ماند. در پی آن جلال در سنین جوانی خانه پدر را ترک کرده، از مذهب روی می گردانَد و وارد سیاست و حذب توده میشود. در سال 1326 از حزب توده خارج شده و در همین زمان، دومین کتاب خود «از رنجی که میبریم» را، که داستان شکست مبارزاتش در این حزب بود، به رشتهی تحریر در میآورد. بعد از جریان ملی شدن صنعت نفت، به جرگه ملیگرایان میپیوندد و بارها به دلیل مبارزات سیاسی به زندان میافتد. وی در سال 1348 در سن چهل و پنچ سالگی در اَسالِم گیلان دارفانی را وداع گفت.
هیچ دیدگاهی ثبت نشده است
برای ارسال دیدگاه وارد حساب کاربری خود شوید.